امروز از اون روزایی بود که از اول صبح حالم گرفته بود اینقدری که برعکس همه روزها دوس نداشتم از خواب پاشم
و بعد از مدت ها وقتی از خواب پاشدم مسواک نزدم🙄😑
البته دلیلش رو میدونم...اما شاید بهتر از اینا میتونستم مدیریتش کنم ولی خودمو سپردم دست شرایط و هرچی بیشتر بهش فکر میکردم احساس میکردم انرژی منفی بیشتر به خودم میدادم و حتی یادم رفته همچین مواقعی یکی هست که میتونم بهش تکیه کنم اصلا باهاش حرف بزنم🤔
یکی که همیشه در هر زمانی ما رو با آغوش باز میپذیره 😍 بدون در نظر گرفتن همه ی اشتباهاتمون
دلم گرفته از ظلمی که در حق خودم کردم
و امیدوارم برای همیشه تو قلبم باقی بمونه که یادم نره کسی هر روز کسی حواسش به منه💟🌱